Thursday, July 16, 2009

گمانه زني بر سر موضع هاشمي رفسنجاني در انتخابات

بنا داشتم در اين وبلاگ چيزي ننويسم. فقط آرشيوي از اخبار و نامه‌هاي مرتبط با کودتاي 22 خرداد باشد و البته به دليل اينکه اين وبلاگ فيلتر نيست به هموطنان پشت ديوار فيلترينگ اطلاع رساني کنم. اما مسئله نماز جمعه و گنگي اي که بر سر موضع هاشمي رفسنجاني (مرد اول کودتا بصورت غيرمستقيم) در بين همه مردم وجود دارد بر آنم داشت تا تحليل خودم را فقط براي ثبت در تاريخ از کل ماجرا بنويسم.
1- گفته اند که شنيده اند هاشمي رفسنجاني در محفلي خصوصي گفته است: کنده ي (عين حرف ايشان است، فني در کشتي!) نخست وزيري را با رياست جمهوري اولمان کشيديم مانده است کنده رهبري انشالله.
2- هيچ سرانجامي غير آنچه در 22 خرداد اتفاق افتاد نمي توانست بيشتر از اين خامنه اي را نزد اکثريت مردم منفور کند.
3- هيچ وليعهدي در حال حاضر نامقبول تر از مجتبي خامنه اي نيست.
4- هيچ اتفاقي غير از نمي توانست آب رفته به جوي خاندان هاشمي را اينگونه بازگرداند.
5- هيچ فردي با هر درجه اي از حماقت به جز ا.ن. و ارباب جمعيش نمي توانست يک چنين تقلبت مشهود و عوامفريبانه اي بکند.
و اينها همه انتقامي بود که هاشمي از خامنه اي و احمدي نژاد و بقيه ي نوکران ديروز و دشمنان امروزش گرفت. داشتن يک عامل نفوذي در سيستم عريض و طويل حکومت ايران براي هاشمي رفسنجاني که بيشترين منصب کمي و کيفي را در اين حکومت داشته است کار آساني است، هم اويي که طرح اين کودتاي مضحک را روي ميز رهبران کودتا گذاشت.
حال اين شروع پروژه اي است که پايانش مرگ رهبر فعلي است، بر اساس گمانه زني طبيعي و استدلالهاي پزشکي اين پروژه حداکثر 2 سال طول خواهد کشيد و در اين دو سال ترازوي قدرت با سرعتي مناسب به سوي کفه ديگر سنگين خواهد شد و آنجاست که هاشمي اميدوار است بواسطه ي اندکي سن کمتر و سلامت بيشتر هنوز زنده باشد و آخرين برگه خود را رو کند و آنچه خود مي خواهد را براي حکومت ايران در بعد از مرگش ترسيم کند.
و صد البته اين بد نيست چرا که نويسنده بر اين باور است که در قحط رجالي فعلي حکومتمردان ما، هاشمي وطن پرست تر و با وجدان تر از ديگران است و سياست مداري کارآزموده تر.
ختم کلام اينکه هاشمي در نماز جمعه هيچ چيز نخواهد گفت و چنان با چيره دستي و ادبيات دو پهلوي مخصوص به خودش ساعات نماز جمعه (که نمي دانم چه قدر است) را پشت سر خواهد گذاشت که پس از پايان صحبتهايش اندکي گيج و منگ بمانيم که چه شد؟
چيزي هم نخواهد گفت که يک طرف تعبير محض به نفع خودش کند اما به اندازه کافي خوراک به موج سبز خواهد داد که تا پايان سناريوي او سرپا بماند. تکليف ما هم چيزي نيست جز شرکت در نماز جمعه و تن دادن به نقشه هاي دشمن دانا که راه دشوار و طولاني رسيدن به ايران آزاد جز از اين مسير نمي گذرد.

No comments:

Post a Comment