Wednesday, July 29, 2009

آقای خامنه ای! تمامش کنید! - ابراهيم نبوي

آقای خامنه ای!
ده سال بیشتر است که عادت کرده ام که هر روز طنزی بنویسم، و به برکت اوضاع احمقانه کشور که تحت عنایات خاصه حضرتعالی اداره می شود، همیشه آنقدر سوژه در دست و بال مان هست که بتوانیم بنویسیم چیزی که مردم بخندند، بخندند و بتوانند کمی نیرو بگیرند تا بار دشوار زندگی تلخی را که حکومت شما بر شانه های شان گذاشته تحمل کنند. امروز هم می خواستم چیزی بنویسم که نامه عزت ضرغامی را خواندم، هنوز تمام نشده حرف های قالیباف را که پس از مدتها منتشر شده شنیدم، و هنوز زمانی نگذشته تصاویر شکنجه شده های کهریزک را دیدم. روزگار زشت و تلخی است اینکه این روزها می رود و می گذرد که خنده شرم دارد از آنکه بر لب بنشیند و خنداندن معصیتی است که به دشواری می توان نزدیکش شد. آیا می فهمید دارید چه می کنید؟ آیا تصاویر آن همه کشتگان معصوم را دیده اید؟ آیا می دانید که دستبوسان و کاسه لیسان آستان ولایت تان دارند چگونه فرزندان این کشور را با زشت ترین شیوه ها و غیر انسانی ترین رفتارها نابود می کنند؟ اگر نمی دانید، بگوئید آنان که می دانند برایتان بگویند و اگر می دانید وای بر شما که شرم از رهبری این مملکت ندارید.

ای عجب دلتان بنگرفت و نشد جانتان ملول
زین هواهای عفن، وین آبهای ناگوار

آقای خامنه ای!
شما مسوول مستقیم اتفاقاتی هستید که در کشور می گذرد، شما با تبریک زودهنگام و بی دلیل تان به عزیزکرده بارگاه تان به او جرات دادید تا به جان ملت بیفتد. شما در نماز جمعه دستور کشت و کشتار مردمی را صادر کردید که حتی دست به مخالفت با شما هم نزده بودند، بسیاری از کشتگان تنها جرم شان ایستادن در کنار خیابان بود، آن یکی بر سر بام صدای مردم را می شنید که گلوله ای مغزش را از کار انداخت، همان که مسعودتان هم در مجلس ختمش حاضر بود. شما مسوول مستقیم جنایاتی هستید که بر سر بیگناهان می رود. آیا این رهبری و این حکومت ارزش اش را دارد، شما که نام تان نام بزرگمردی است که می گفت اگر خلخال از پای زنی بکشند و آدمی از این رنج نمیرد، مسلمان نیست، چرا هیچ تان نمی شود؟
چرا از اینکه پسر یکی از دانشمندان حامی خودتان در زندان کشته شده و به شهادت پدرش دهانش را خرد کرده اند، دق نمی کنید؟ چرا از اینکه سعید حجاریان بیمار را شکنجه می دهند، کک تان نمی گزد؟ یزید و شمر در فرهنگ ما مصادیق بارز ظلم اند، آنان به امام بیماری که برای جنگ رفته بود، رحم کردند، شما شرم نمی کنید، بیماری را شکنجه می کنید که به دروغ اعتراف کند؟ اگر روزی در بارگاه خدایی حاضر شدید و گفتند شکنجه هایی که سردار رادان و سردار تائب در حکومت شما کرد هزار بار بدتر از شکنجه هایی بود که ساواک می کرد، چه جوابی می دهید؟ چرا نمی روید بازدید کنید و ببینید. شاید راست بگویند. شاید این احتمال باشد که در حکومت شما شکنجه هایی سخت بدهند، اگر بود حداقل خواهید دانست که شما رهبر عادل نیستید و پیشوایی ظالمید، و اگر نبود، شب راحت بخوابید. چطور می توانید شب بخوابید و این همه صدا را نشنوید.
آقای خامنه ای!
به ما گفته اند امام علی ارزش حکومت کردن را به عطسه بزی تشبیه کرد، آیا برای شما هم همینطور است؟ چه ارزشی دارد حکومتی که برای نگه داشتنش چنین می کنید؟ شنیده ام که در زندگی شخصی و مصرف بیت المال دقت می کنید، چه فایده ای دارد این دقت؟ چه ارزشی دارد که شما هر شب سر گرسنه بر بالین بگذارید و هر شب زندانیان تان زیر شلاق و با تن کبود و با پای خونین و با دهان خرد در گوشه سلول انفرادی رنج شان را فریاد کنند. مرده شور آن تقوای تان را ببرد که امنیت و آسایش مردم در آن جایی ندارد. شما ظاهرا فکر یک قران بالا پایین هستید ولی فکر تلف شدن سرمایه های بزرگ انسانی ایران نیستید.
ظلم چنان از حد گذرانده اید که اگر فردا خبر دادند که اشتباها میثم خامنه ای فرزندتان، در تلویزیون اعتراف کرده و چنانش زده اند که خود را جاسوس آمریکا دانسته، و بعد هم به همسرتان بگویند که برود جسد پسرتان را با تن کبود از پزشکی قانونی تحویل بگیرد و نامه امضا کند که حتی حق ندارد، بالای سر قبر فرزندش برود، تعجب نکنید. این ها که چنین می کنند مصداق روشن حیوانات و بل بدتر از حیواناتی اند که مورد اشاره کتاب خدا ست. نامردمانی مجنون که شما به جان ملت انداخته اید به پسر خودتان هم رحم نمی کنند. مگر خیلی از آنها که دستگیر شده اند، اصلا دلیلی برای دستگیری شان وجود دارد؟ من نمی دانم شما از خدا نمی ترسید؟ یا اصلا به خداوند اعتقاد ندارید؟ یا اصلا به روز داوری باور ندارید؟ نمی دانم اینها را چگونه می بینید، ولی حداقل در ادبیات و فرهنگ که با آن بیگانه هم نیستید، چیزهایی به اسم آزادگی و شرف و وجدان وجود دارد، حداقل به آنها فکر کنید.
آقای خامنه ای!
میرحسین موسوی یکی از بهترین و شریف ترین مردان این روزگار است، خاتمی یکی از بزرگان و خردمندان و شریف ترین مردان این مملکت است، شما بعد از شصت سال خواندن و فکر کردن این غلامبچه را انتخاب کردید که اینطور آبرویتان را بعد از بیست سال ببرد و چنان بشود که حتی دوستان تان هم کلمه ای در دفاع از شما ندارند که بگویند، دوستان تان عارشان می آید اسم شما را بیاورند. این دیوانه کیست که شما مجنونش شدید؟ وزارت اطلاعات که شما را در این سالها نگه داشته و امین شماست و تندروترین وزیر ممکن را دارد که مراتب وفاداری اش را هزار بار به شما اثبات کرده، اعلام کرده است که جنبش سبز ملت برای احقاق حقوق شان، یک انقلاب مخملی نیست و رئیس جمهور شما، او و معاونینش و بیست کارشناس وزارت اطلاعات را از آنجا اخراج کرده، چرا که حاضر نیستند توهمات مالیخولیایی او را تائید کنند.

معاون وزارت اطلاعات هم وقتی به عنوان سرپرست تعیین شده، بخاطر اعتراض به این تصمیم، نظر رئیس جمهور را نپذیرفته و حالا احمدی نژاد خودش سرپرست وزارت اطلاعات هم هست. رئیس جمهوری که در یک جلسه چهار وزیرش را که در هنگام دفاع آنان را بهترین می دانست، فقط بخاطر مخالفت با تصمیم اش اخراج کرده است، چه کفایت سیاسی دارد که شما این همه از او حمایت می کنید؟ حداقل برای اینکه بخشی از اشتباهات تان را جبران کرده باشید، او را بگذارید کنار. خودتان خراب کردید، خودتان هم درست کنید. اگر نمی دانید من به شما راهش را نشان می دهم، کابینه قانونا ساقط است، اگر شما حکم به حمایت از این فرد افسار گسیخته ندهید، مجلس در عرض دو روز عدم کفایت سیاسی اش را تصویب می کند، شتر مرد حاجی خلاص! این فرد تا تمام مملکت را به باد ندهد، رها نمی کند. اگر می خواهید مملکت را حفظ کنید، قضیه را تمام کنید و بعد هم خودتان استعفا بدهید و بروید از خدا استغفار کنید.
آقای خامنه ای!
تردید نکنید که اگر بسرعت بساط این فتنه را جمع نکنید، چیزی نخواهد گذشت که خودتان را هم بازداشت کنند و اگر زودتر از احمدی نژاد عمل نکنید، او زودتر عمل خواهد کرد. برای من و بسیاری از ملت سرنوشت شما شاید مهم نباشد. اما اگر باند مخوف احمدی نژاد قدرت را به دست بگیرند، نه از جمهوریت چیزی می ماند و نه اسلامیتی که به روایت آیت الله خمینی همنشین با جمهوریت بود، حفظ خواهد شد. یک مشت شکنجه گر و زورگوی بی اصول می مانند که یا کشور را به جنگ داخلی و ویرانگر نزدیک می کنند، یعنی ادامه طبیعی همین که هست، یا حکومتی فاشیستی مثل بعث عراق و سوریه می سازند که خدایگانش بشود احمدی نژاد و یک مشت کوتوله بی عرضه بهترین مردمان را بزنند و بکشند و شکنجه کنند.
آقای خامنه ای!
نمی دانم می توانید عاقلانه تصمیم بگیرید یا نه، ولی از خدا می خواهم که هنوز امکان تصمیم عاقلانه در شما باشد. بزرگترین دشمن این کشور آمریکا نیست، آمریکای امروز دوستی با شما را به مخالفت با شما ترجیح می دهد، حتی اسرائیل و اروپایی ها هم امروز دشمن اصلی ایران نیستند، دشمنی هم بخواهند بکنند، کاری از آنان برنمی آید. امروز بدترین دشمن ایران احمدی نژاد است، او چهار سال ملت و ایران و اسلام را خوار و خفیف کرده و امروز شما را بدنام ترین رهبر جهان و ایران را مصداق بارز دیکتاتوری شناسانده است. فکری به حال خودتان بکنید، مردم کشور پر از خشم و پر از نفرت از این وضعیت اند.
چنین نیست که با داغ و درفش این کار راست شود، داغ و درفش تنها کینه را افزون می کند و ننگ را بیشتر. شما هنوز وقت دارید که نگذارید کشور بیش از این در بحران فرو برود. می گویند در تاریخ صدر اسلام یکی از خلفا از مردمان پرسید: اگر من از راه راست منحرف شدم چه می کنید؟ یکی از اصحاب گفت: با همین شمشیر راست ات می کنیم. از خشم و کینه بترسید. از مردمانی مظلوم که نمی خواهند خون ریخته شود بترسید، نجابت مردم حد دارد. حد آن را ظالم تعیین می کند. پیش از آنکه اوضاع بدتر شود بسرعت این غائله ای که شروع کردید را تمام کنید، شاید راهی برای نجات کشور مانده باشد.
سید ابراهیم نبوی
6 مرداد 1388

No comments:

Post a Comment