جومونگ ماهی صفت
ابراهيم نبوي
e.nabavi(at)roozonline.com
پیشنهاد می کنم مجلس دریافت گواهی سوء پیشینه را هم جزو شرایط وزرای کابینه اعلام کند، شوخی شوخی یک گروه از مجرمین که یا تحت تعقیب دادگستری هستند، یا تحت تعقیب پلیس بین الملل، برای تشکیل دولت دهم پیشنهاد شدند. فاطمه آجرلو که به دلیل افشای اسناد محرمانه در پرونده پالیزدار مجرم شناخته شده، محرابیان هم که به عنوان سارق علمی توسط قوه قضائیه تحت تعقیب است، سردار وحیدی هم که به عنوان تروریست تحت تعقیب است، مشائی هم که به عنوان مجرم اقتصادی محکوم شده است، متکی هم که به عنوان همکاری با تروریست ها توسط دولت ترکیه عنصر نامطلوب تشخیص داده شد و از آنجا اخراج شد، بختیاری هم که زندانبان است، بهبهانی هم که به قول قالیباف دائم الخمر است، به نظرم اگر احمدی نژاد برادرش را که به اتهام تکثیر سی دی قاچاق تحت تعقیب بود و سه چهار تا کف زن و جیب بر را هم به کابینه بیاورد، دیگر همه چیز درست است و کابینه کاملا با احمدی نژاد هماهنگ خواهد شد.
البته یکی از موارد برجسته این کابینه متخصص بودن وزرای آن است، البته هر کسی دقیقا در کاری متخصص است که به وزارتخانه دیگری مربوط است، وزیر خارجه در دانشگاه علوم اجتماعی خوانده است، در عوض وزیر کار که باید متخصص علوم اجتماعی باشد، مهندس عمران است، وزیر ارشاد فرمانده سابق نظامی است، وزیر دفاع هم مهندس الکترونیک است، وزیر ارتباطات هم که باید متخصص الکترونیک باشد، متخصص ساخت موشک است. وزیر نفت که باید مهندس نفت باشد، متخصص صنایع است، در عوض وزیر صنایع متخصص شهرسازی است، وزیر تعاون که باید اقتصاد خوانده باشد مدیریت خوانده است، و وزیر کشور که باید مدیریت خوانده باشد، مهندس مکانیک است. وزیر بازرگانی هم متخصص صنایع است و برای اینکه تلافی دربیاید وزیر اطلاعات مسوول سابق اوقاف و امور خیریه بوده است. وزیر دادگستری هم که از همان اول تکلیف مردم را روشن می کند و معلوم می شود چه دادگستری می خواهد بکند، او قبلا زندانبان بوده است. البته چند وزیر واقعا متخصص رشته خودشان هستند، مثل وزیرآموزش و پرورش و وزیر بهداشت و وزیر راه که احتمالا به همین دلیل رای نمی آورند.
بروجردی هم بدون اینکه کلاهش را بالاتر بگذارد، اعلام کرد که " تحت تعقیب بودن وحیدی هیچ تاثیری در رای اعتماد نمایندگان نخواهد داشت." آگاهان پیش بینی کردند که اگر وحیدی به جای تروریسم متهم به دفاع از حقوق مردم کشور شده بود، رای اعتماد نمی گرفت.
روح لطیف فاطی
اصلا به نظر شما این تصور که ممکن است خواهر دماغ رجبی روح لطیف زنانه داشته باشد، درست است. من حتی در اینکه او روح زنانه داشته باشد هم شک دارم، جسمش را شک ندارم، اگرچه فقط دماغش را دیدم. البته خیلی ها در اینکه روح داشته باشد هم شک دارند، لطافتش هم که بماند کنار، احتمالا در آشپزخانه بیشترین علاقه را به چاقو دارد و در خیاطی بیشترین علاقه را به قیچی، من را که پنج هزار کیلومتر فاصله دارم تهدید کرد که چون طنزنویس هستم از پرده کعبه هم آویزان بشوم، مرا دار می زند، وای به حال کسی که رمان نویس باشد، حتما با او همبرگر درست می کند.
خواهر دماغ رجبی، یک نامه در اعتراض به پیشنهاد وزرای زن توسط احمدی نژاد نوشت، که در نامه اش هرچه فحش بلد بود به هاشمی رفسنجانی داده بود که چرا معاون وزیر زن انتخاب کرده. به نظرم می رسد که فاطمه رجبی آمارهای حقیقی انتخابات را دارد و فکر می کند که موسوی رئیس جمهور شده و طبیعتا فکر می کند موسوی هم دست نشانده هاشمی است و چون فکر می کند موسوی دست نشانده هاشمی است، احتمالا فکر می کند که وزرای زن هم وزرای کابینه هاشمی هستند، وگرنه چه مناسبتی دارد که احمدی نژاد سه وزیر زن معرفی کند، بعد فاطی از صد جمله نامه اش هفتاد تا را به فائزه و فاطمه هاشمی و خود هاشمی فحش بدهد و کلا یک جمله به احمدی نژاد بگوید؟
فاطمه رجبی نوشت: " وقتی زنان بخواهند وزیر شوند، چه نسبتی با خانواده، همسری، مادری و روح لطیف زنانه خواهند داشت." یکی از روانشناسان توضیح داد که بیمار مذکور احتمالا دچار سندروم فرافکنی شده است، چون حدس زده می شود که او مفهوم خانواده را نمی فهمد، چون پدرش که با او قطع رابطه کرده بود، برادرش هم که با او حرف نمی زد، شوهرش هم که شش تا شغل دارد، خیلی زحمت بکشد، در حال رفتن از این دفتر به آن دفتر مقالات زنش را بخواند و متوجه بشود که حال فاطی خوب است یا نه، پسرش هم که جزو بسیج دانشجویی است و احتمالا لطیف ترین حرفی که با مامانش می زند، در مورد خون دادن در راه دولت دهم است. فقط می ماند یک " روح لطیف زنانه" که من حدس می زنم فاطی فرق آن را با جعبه دنده ماشین و با گاز اشک آور نداند.
فاطی دماغ گفت: " داشتن وزیر زن، نه ارزشگذاری به جامعه زنان است و نه امتیازی برای زن مسلمان! تنها یک ژست سیاسی است که یقینا احمدی نژاد بدان نیازمند نیست و توقع از او نمی رود." آگاهان با فاطی موافقت کردند که داشتن وزیر زن قطعا برای ارزشگذاری به جامعه زنان نیست، وگرنه احمدی نژاد این کار را نمی کرد. ولی به هیچ وجه قبول نکردند که از احمدی نژاد توقع نمی رود. یکی از آگاهان گفت: " از احمدی نژاد همه چیز توقع می رود." فاطی رجبی افزود: " زنان عضو شورای شهر انگیزه حرکت و سخن گفتن ندارند، یا به آنچه می گذرد به دیده مثبت می نگرند، یا آنکه نسبت به مسوولیت خود بی تفاوتند."
یک درام خونین: رام نشدن زن سرکش
صحنه: شورای شهر، فاطی رجبی عضو شوراست. یکی از اعضای شورا دهانش را باز می کند تا حرفی بزند، فاطی یک باره جیغ می کشد و با ناخنش به صورتش خنج می کشد، بعد قندان را به طرف او پرت می کند و بعد مثل بروس لی زوزه می کشد و سه تا معلق می زند( با حفظ حجاب اسلامی) و با کف کفشش محکم می زند به پیشانی عضو شورا، بعد با نانچیکو سه تا علامت روی صورت طرف می اندازد و بعد در حالی که از ته دل( یا هر جای دیگر) صیحه می کشد موهای عضو شورا را با دستانی که دستکش در آن است می کشد و سرش را هفت بار به نیت چهارده معصوم( تقسیم بر دو) به دیوار می کوبد و بعد سرش را می زند به میز و زار زار گریه می کند تا معلوم شود که زنان نباید به آنچه می گذرد بی تفاوت باشند و باید نسبت به مسوولیت خودشان بی تفاوت نباشند.
بهائیت یعنی کی؟ یعنی چی؟
من فکر می کنم که برای خیلی از حزب اللهی ها بهائیت تصویری مثل غول یا لولو دارد، یک چیزی که معلوم است وحشتناک است، ولی معلوم نیست چیست. هر چیز بدی یعنی بهائی. رجانیوز را بخوانید، نترسید، یک بار اشکال ندارد، فوقش یک هفته مجبور می شوید زیر چادر اکسیژن بخوابید، می فهمید که منظورم چیست. با خواندن رجانیوز این چیزها را در مورد بهائیان می فهمید:
اول: آئین مهربابا یک آئین بهائی است و اصولا هندو ها بهائی اند.
دوم: شیطان پرستان که سالسا می رقصند، یک گروه از بهائیان برزیل هستند.
سوم: اصولا بهائیان کسانی هستند که طرفدار سلطنت هستند، یعنی همان سلطنت طلبان.
چهارم: جایزه صلح نوبل یکی از جوایزی است که بهائیان به کسانی که بهائی هستند می دهند.
پنجم: یک عملیات بهائیان راه رفتن با لباس شیک در میان جمعیت معروف به فشن است.
ششم: بهائیان در کردستان با اسم علی اللهی و در جاهای دیگر با اسم نقشبندی فعالیت می کنند.
هفتم: اسرائیل توسط بهائیانی که در سال 1948 به آنجا رفتند تاسیس شد.
هشتم: یکی از بهائیان به اسم تروتسکی مسوول شاخه چپ تر حزب کمونیست بود که جلوی مسلمانان کمونیست از جمله یوسف استالین را گرفته بود.
نتیجه گیری: کلا هر کسی که نمی دانیم کیست، یا صهیونیست است یا بهائی است.
ماهی صفت یا گربه صفت؟
رفتم مجله گزارش فیلم، توقیف شد. یک ماهنامه به اسم نجوا راه انداختم، توقیف شد، با ماهنامه همشهری کار کردم توقیف شد، با جامعه و توس و نشاط و آریا و ده تا روزنامه دیگر کار کردم توقیف شد و تعطیل شد، یک روز یکی از اعضای فامیل زنگ زد و گفت: " تو که هر جا می روی تعطیل می شود، برو در دفتر رهبری کار کن، شاید آن یکی تعطیل شود یک دفعه راحت بشویم." اصلا از همان بچگی بدشانس بودیم، سال 1364 عطای سیاست( با عطای مهاجرانی فرق دارد) را به لقای آن بخشیدیم و وارد کار فرهنگی و هنری شدیم که خبر مرگ مان کاری بنیادین بکنیم، تخم فرهنگ را ملخ خورد. از روزی که وارد حوزه فرهنگ و هنر شدم، انگار فیلمسازی و روزنامه نگاری مثل ناموس پوری فشفشو قفل شد و رفت پی کارش. حالا هم که خیر سرمان سه ماه است مثلا فعال سیاسی شدیم، فرهنگ و هنر مملکت روز به روز در حال پیشرفت است.
فکر می کنم اگر حضور درخشان مردم در صحنه به همین شکل ادامه پیدا کند، دولت کودتا مراسم اسکار امسال را در تهران و مسابقات سالانه استریپ تیز را در قم برگزار می کند، فقط ربطی به آزادی بیان نداشته باشد، هر کوفتی می خواهد باشد. سه روز قبل، بازیگر سریال جومونگ، اوشین سابق، به ایران دعوت شد و مورد استقبال گسترده امت شهیدپرور قرار گرفت. بیچاره آقای جومونگ در تمام مدت خیره شده بود به دوربین و نمی دانست این همه آدم برای چی دارند از او عکاسی می کنند. مثل این است که یک دفعه " رویا تزئینی" برود به ونزوئلا و ببیند که سیصد تا عکاس دارند از او عکاسی می کنند، حتما شما " رویا تزئینی" را نمی شناسید و نمی دانید در چه سریال های تلویزیونی بازی کرده است. زیاد مهم نیست، چون جومونگ را هم در کره کسی نمی شناسد.
از این گذشته، ماجرای ماهی صفت مهم است. حمید ماهی صفت که واقعا در تقلید صدای حمیرا بی نظیر است و من که هر بار می بینمش از خنده وامی روم، دو روز قبل با دکمه های بسته به تلویزیون رفت و ضمن ابراز ارادت به مسوولان مربوطه مقادیر معتنابهی ادای لرها را درآورد و اسباب خنده شد. همین ماهی صفت در دوره خاتمی یک بار به وسیله چند نفر از ترک های هموطن کتک خورده بود. البته من که مشکل ندارم، ولی توجه به هنر بدون کودتا کردن هم ممکن است. لازم نیست برای دعوت از بازیگران خارجی و داخلی به تلویزیون حتما آدم کودتا کند.
نامه 293 نفر
آقا ما را هم حساب کنید. ما هم روزنامه نگاریم و هم طرفدار جنبش سبز. نمی دانم چرا هر وقت اطلاعیه می دهند یادشان می رود من را هم جزو حامیان حساب کنند. این اطلاعیه 293 نفر از روزنامه نگاران خطاب به مراجع تقلید و آقایان هاشمی و موسوی و کروبی و خاتمی بسیار اطلاعیه خوبی بود و دیدن و خواندن آن موجب خوشنودی بسیار شد. به نظرم شرایط جنبش بسیار حساس است، و اصلا جای شوخی ندارد، رهبران جنبش باید بشدت حواس شان به خیلی مسائل و از جمله حفظ وحدت در کشور باشد. به نظرم می رسد باید به این مسائل توجه کنیم.
1) حفظ وحدت در میان رهبران کشور
2) دامن نزدن به درگیری های بیهوده با نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور
3) تلاش برای ایجاد رسانه های جنبش سبز
4) تبدیل هزینه های پرداخت شده توسط مردم به قدرت قانونی
5) ناامن کردن فضای بین المللی برای دولت کودتا
6) استقبال از چرخش حامیان احمدی نژاد به سوی جنبش سبز
7) جلوگیری از انتشار دروغ در اخبار و فاش کردن دروغهای رسانه کودتا
8) جلوگیری از فضای ترس و وحشت در میان مردم
دارم این موارد را در نوشته ای مفصل می نویسم، همین یکی دو روزه منتشرش می کنم.
ابراهيم نبوي
e.nabavi(at)roozonline.com
البته یکی از موارد برجسته این کابینه متخصص بودن وزرای آن است، البته هر کسی دقیقا در کاری متخصص است که به وزارتخانه دیگری مربوط است، وزیر خارجه در دانشگاه علوم اجتماعی خوانده است، در عوض وزیر کار که باید متخصص علوم اجتماعی باشد، مهندس عمران است، وزیر ارشاد فرمانده سابق نظامی است، وزیر دفاع هم مهندس الکترونیک است، وزیر ارتباطات هم که باید متخصص الکترونیک باشد، متخصص ساخت موشک است. وزیر نفت که باید مهندس نفت باشد، متخصص صنایع است، در عوض وزیر صنایع متخصص شهرسازی است، وزیر تعاون که باید اقتصاد خوانده باشد مدیریت خوانده است، و وزیر کشور که باید مدیریت خوانده باشد، مهندس مکانیک است. وزیر بازرگانی هم متخصص صنایع است و برای اینکه تلافی دربیاید وزیر اطلاعات مسوول سابق اوقاف و امور خیریه بوده است. وزیر دادگستری هم که از همان اول تکلیف مردم را روشن می کند و معلوم می شود چه دادگستری می خواهد بکند، او قبلا زندانبان بوده است. البته چند وزیر واقعا متخصص رشته خودشان هستند، مثل وزیرآموزش و پرورش و وزیر بهداشت و وزیر راه که احتمالا به همین دلیل رای نمی آورند.
بروجردی هم بدون اینکه کلاهش را بالاتر بگذارد، اعلام کرد که " تحت تعقیب بودن وحیدی هیچ تاثیری در رای اعتماد نمایندگان نخواهد داشت." آگاهان پیش بینی کردند که اگر وحیدی به جای تروریسم متهم به دفاع از حقوق مردم کشور شده بود، رای اعتماد نمی گرفت.
روح لطیف فاطی
اصلا به نظر شما این تصور که ممکن است خواهر دماغ رجبی روح لطیف زنانه داشته باشد، درست است. من حتی در اینکه او روح زنانه داشته باشد هم شک دارم، جسمش را شک ندارم، اگرچه فقط دماغش را دیدم. البته خیلی ها در اینکه روح داشته باشد هم شک دارند، لطافتش هم که بماند کنار، احتمالا در آشپزخانه بیشترین علاقه را به چاقو دارد و در خیاطی بیشترین علاقه را به قیچی، من را که پنج هزار کیلومتر فاصله دارم تهدید کرد که چون طنزنویس هستم از پرده کعبه هم آویزان بشوم، مرا دار می زند، وای به حال کسی که رمان نویس باشد، حتما با او همبرگر درست می کند.
خواهر دماغ رجبی، یک نامه در اعتراض به پیشنهاد وزرای زن توسط احمدی نژاد نوشت، که در نامه اش هرچه فحش بلد بود به هاشمی رفسنجانی داده بود که چرا معاون وزیر زن انتخاب کرده. به نظرم می رسد که فاطمه رجبی آمارهای حقیقی انتخابات را دارد و فکر می کند که موسوی رئیس جمهور شده و طبیعتا فکر می کند موسوی هم دست نشانده هاشمی است و چون فکر می کند موسوی دست نشانده هاشمی است، احتمالا فکر می کند که وزرای زن هم وزرای کابینه هاشمی هستند، وگرنه چه مناسبتی دارد که احمدی نژاد سه وزیر زن معرفی کند، بعد فاطی از صد جمله نامه اش هفتاد تا را به فائزه و فاطمه هاشمی و خود هاشمی فحش بدهد و کلا یک جمله به احمدی نژاد بگوید؟
فاطمه رجبی نوشت: " وقتی زنان بخواهند وزیر شوند، چه نسبتی با خانواده، همسری، مادری و روح لطیف زنانه خواهند داشت." یکی از روانشناسان توضیح داد که بیمار مذکور احتمالا دچار سندروم فرافکنی شده است، چون حدس زده می شود که او مفهوم خانواده را نمی فهمد، چون پدرش که با او قطع رابطه کرده بود، برادرش هم که با او حرف نمی زد، شوهرش هم که شش تا شغل دارد، خیلی زحمت بکشد، در حال رفتن از این دفتر به آن دفتر مقالات زنش را بخواند و متوجه بشود که حال فاطی خوب است یا نه، پسرش هم که جزو بسیج دانشجویی است و احتمالا لطیف ترین حرفی که با مامانش می زند، در مورد خون دادن در راه دولت دهم است. فقط می ماند یک " روح لطیف زنانه" که من حدس می زنم فاطی فرق آن را با جعبه دنده ماشین و با گاز اشک آور نداند.
فاطی دماغ گفت: " داشتن وزیر زن، نه ارزشگذاری به جامعه زنان است و نه امتیازی برای زن مسلمان! تنها یک ژست سیاسی است که یقینا احمدی نژاد بدان نیازمند نیست و توقع از او نمی رود." آگاهان با فاطی موافقت کردند که داشتن وزیر زن قطعا برای ارزشگذاری به جامعه زنان نیست، وگرنه احمدی نژاد این کار را نمی کرد. ولی به هیچ وجه قبول نکردند که از احمدی نژاد توقع نمی رود. یکی از آگاهان گفت: " از احمدی نژاد همه چیز توقع می رود." فاطی رجبی افزود: " زنان عضو شورای شهر انگیزه حرکت و سخن گفتن ندارند، یا به آنچه می گذرد به دیده مثبت می نگرند، یا آنکه نسبت به مسوولیت خود بی تفاوتند."
یک درام خونین: رام نشدن زن سرکش
صحنه: شورای شهر، فاطی رجبی عضو شوراست. یکی از اعضای شورا دهانش را باز می کند تا حرفی بزند، فاطی یک باره جیغ می کشد و با ناخنش به صورتش خنج می کشد، بعد قندان را به طرف او پرت می کند و بعد مثل بروس لی زوزه می کشد و سه تا معلق می زند( با حفظ حجاب اسلامی) و با کف کفشش محکم می زند به پیشانی عضو شورا، بعد با نانچیکو سه تا علامت روی صورت طرف می اندازد و بعد در حالی که از ته دل( یا هر جای دیگر) صیحه می کشد موهای عضو شورا را با دستانی که دستکش در آن است می کشد و سرش را هفت بار به نیت چهارده معصوم( تقسیم بر دو) به دیوار می کوبد و بعد سرش را می زند به میز و زار زار گریه می کند تا معلوم شود که زنان نباید به آنچه می گذرد بی تفاوت باشند و باید نسبت به مسوولیت خودشان بی تفاوت نباشند.
بهائیت یعنی کی؟ یعنی چی؟
من فکر می کنم که برای خیلی از حزب اللهی ها بهائیت تصویری مثل غول یا لولو دارد، یک چیزی که معلوم است وحشتناک است، ولی معلوم نیست چیست. هر چیز بدی یعنی بهائی. رجانیوز را بخوانید، نترسید، یک بار اشکال ندارد، فوقش یک هفته مجبور می شوید زیر چادر اکسیژن بخوابید، می فهمید که منظورم چیست. با خواندن رجانیوز این چیزها را در مورد بهائیان می فهمید:
اول: آئین مهربابا یک آئین بهائی است و اصولا هندو ها بهائی اند.
دوم: شیطان پرستان که سالسا می رقصند، یک گروه از بهائیان برزیل هستند.
سوم: اصولا بهائیان کسانی هستند که طرفدار سلطنت هستند، یعنی همان سلطنت طلبان.
چهارم: جایزه صلح نوبل یکی از جوایزی است که بهائیان به کسانی که بهائی هستند می دهند.
پنجم: یک عملیات بهائیان راه رفتن با لباس شیک در میان جمعیت معروف به فشن است.
ششم: بهائیان در کردستان با اسم علی اللهی و در جاهای دیگر با اسم نقشبندی فعالیت می کنند.
هفتم: اسرائیل توسط بهائیانی که در سال 1948 به آنجا رفتند تاسیس شد.
هشتم: یکی از بهائیان به اسم تروتسکی مسوول شاخه چپ تر حزب کمونیست بود که جلوی مسلمانان کمونیست از جمله یوسف استالین را گرفته بود.
نتیجه گیری: کلا هر کسی که نمی دانیم کیست، یا صهیونیست است یا بهائی است.
ماهی صفت یا گربه صفت؟
رفتم مجله گزارش فیلم، توقیف شد. یک ماهنامه به اسم نجوا راه انداختم، توقیف شد، با ماهنامه همشهری کار کردم توقیف شد، با جامعه و توس و نشاط و آریا و ده تا روزنامه دیگر کار کردم توقیف شد و تعطیل شد، یک روز یکی از اعضای فامیل زنگ زد و گفت: " تو که هر جا می روی تعطیل می شود، برو در دفتر رهبری کار کن، شاید آن یکی تعطیل شود یک دفعه راحت بشویم." اصلا از همان بچگی بدشانس بودیم، سال 1364 عطای سیاست( با عطای مهاجرانی فرق دارد) را به لقای آن بخشیدیم و وارد کار فرهنگی و هنری شدیم که خبر مرگ مان کاری بنیادین بکنیم، تخم فرهنگ را ملخ خورد. از روزی که وارد حوزه فرهنگ و هنر شدم، انگار فیلمسازی و روزنامه نگاری مثل ناموس پوری فشفشو قفل شد و رفت پی کارش. حالا هم که خیر سرمان سه ماه است مثلا فعال سیاسی شدیم، فرهنگ و هنر مملکت روز به روز در حال پیشرفت است.
فکر می کنم اگر حضور درخشان مردم در صحنه به همین شکل ادامه پیدا کند، دولت کودتا مراسم اسکار امسال را در تهران و مسابقات سالانه استریپ تیز را در قم برگزار می کند، فقط ربطی به آزادی بیان نداشته باشد، هر کوفتی می خواهد باشد. سه روز قبل، بازیگر سریال جومونگ، اوشین سابق، به ایران دعوت شد و مورد استقبال گسترده امت شهیدپرور قرار گرفت. بیچاره آقای جومونگ در تمام مدت خیره شده بود به دوربین و نمی دانست این همه آدم برای چی دارند از او عکاسی می کنند. مثل این است که یک دفعه " رویا تزئینی" برود به ونزوئلا و ببیند که سیصد تا عکاس دارند از او عکاسی می کنند، حتما شما " رویا تزئینی" را نمی شناسید و نمی دانید در چه سریال های تلویزیونی بازی کرده است. زیاد مهم نیست، چون جومونگ را هم در کره کسی نمی شناسد.
از این گذشته، ماجرای ماهی صفت مهم است. حمید ماهی صفت که واقعا در تقلید صدای حمیرا بی نظیر است و من که هر بار می بینمش از خنده وامی روم، دو روز قبل با دکمه های بسته به تلویزیون رفت و ضمن ابراز ارادت به مسوولان مربوطه مقادیر معتنابهی ادای لرها را درآورد و اسباب خنده شد. همین ماهی صفت در دوره خاتمی یک بار به وسیله چند نفر از ترک های هموطن کتک خورده بود. البته من که مشکل ندارم، ولی توجه به هنر بدون کودتا کردن هم ممکن است. لازم نیست برای دعوت از بازیگران خارجی و داخلی به تلویزیون حتما آدم کودتا کند.
نامه 293 نفر
آقا ما را هم حساب کنید. ما هم روزنامه نگاریم و هم طرفدار جنبش سبز. نمی دانم چرا هر وقت اطلاعیه می دهند یادشان می رود من را هم جزو حامیان حساب کنند. این اطلاعیه 293 نفر از روزنامه نگاران خطاب به مراجع تقلید و آقایان هاشمی و موسوی و کروبی و خاتمی بسیار اطلاعیه خوبی بود و دیدن و خواندن آن موجب خوشنودی بسیار شد. به نظرم شرایط جنبش بسیار حساس است، و اصلا جای شوخی ندارد، رهبران جنبش باید بشدت حواس شان به خیلی مسائل و از جمله حفظ وحدت در کشور باشد. به نظرم می رسد باید به این مسائل توجه کنیم.
1) حفظ وحدت در میان رهبران کشور
2) دامن نزدن به درگیری های بیهوده با نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور
3) تلاش برای ایجاد رسانه های جنبش سبز
4) تبدیل هزینه های پرداخت شده توسط مردم به قدرت قانونی
5) ناامن کردن فضای بین المللی برای دولت کودتا
6) استقبال از چرخش حامیان احمدی نژاد به سوی جنبش سبز
7) جلوگیری از انتشار دروغ در اخبار و فاش کردن دروغهای رسانه کودتا
8) جلوگیری از فضای ترس و وحشت در میان مردم
دارم این موارد را در نوشته ای مفصل می نویسم، همین یکی دو روزه منتشرش می کنم.
No comments:
Post a Comment